در فضای مجازی به صورت متعدد خواندم که از ورود انسانهای متولد افغانستان به بام لند جلوگیری شده است به دلیل راحتی انسانهای متولد شده در ایران!!
من با خواندن این خبر دوست دارم چه کنم؟ زیر لب کلامی بگویم؟ به صورت مجازی منتشر کننده خبر را تایید و تشویقی کنم؟ یا ... این خبر و در پی آن خشم و غم من به کمک زوزه شغال ذهنی مرا به تمرینی دعوت میکند
۱ - با جستوجو در اخبار تلاش بر بررسی صحت خبر کنم که نتیجه ان چنین چیزی است:
شبکه خبر: به گزارش خبرنگار شبکه شرق، https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-875389 روز گذشته، خبری غیر رسمی درخصوص ممنوعیت ورود مهاجران افغانستانی به مجتمع باملند از اول تا چهارم فروردین ماه منتشر شده است. روابط عمومی این مجموعه ترجیح داده پس از انتشار این خبر به تلفن همراه خود پاسخ ندهد. پیگیریهای دو روزه خبرنگار شرق به پیامکی ختم میشود که درخواست میکند؛ دلیل تماسهای پی درپی را پیامک کنیم اما پرسش پیامکی هم بیپاسخ میماند.
https://sahebkhabar.ir/news/59515331
۲ - خودم بارها گفتهام که منتفعین تبعیض عامل ثبات هر وضعیت و قانونی هستند و یا عامل تغییر آن. این بار به عنوان یک متولد ایران من از این تبعیض میتوانم منتفع باشم که مثلا یک صندلی خالی باشد که من بنشینم!! یک نفر کمتر جلوی من باشد تا بستنی بخرم یا... پس وقت تصمیمگیری و عمل است تقاضاهای قابل انجام برای خودم
• از چند دوست مشخص که فکر میکنم دوستان متولد افغانستان دارند خواهش کنم آنها را دعوت کنند که مهمان ما به باملند برویم و اگر با هم وارد شدیم و بستنی خوردیم که هیچ اگر نه شروع به مذاکره کنیم
• اگر نتیجه مذاکره حق ورود همگی ما را فراهم کرد که با خوشی این تغییر کوچک را با بستنی و عکسی برای خودمان ثبت میکنیم
• اگر با مذاکره اجازه ورود همگی را نیافتیم آیا دوست دارم به فضایی بروم که "بام" آن -آسمان آن محوطه- هنوز مال من و همهی انسانهاست و در "لند" آن حق ورود حتی یک انسان به خاطر محل تولدش که در اختیار خودش هم نبوده محدود شده است؟ جواب من برای خودم واضح است- خیر همگی در زیر بام جهانی -آسمان بنشینیم و مشورت کنیم. این نوشته هم پیامد همدلی با خودم است و دوست داشتم با دیگرانی در میان بگذارم تا هر کدام ببینیم در قبال کدام تبعیض سودی میبریم و دوست داریم برای آن چه کنیم؟
کامران ۱۸ فروردین
تجربههایی که در وبسایت «زبانزندگی» ارتباطیبدونخشونت - باشتراک گذاشته میشود؛ تجربهی عملی کاربرد زبانزندگی با درک نگارندهاست و نه یکمثال آموزشی.